ژرمن ها سال پر چالشی را پشت سر گذاشتند
به گزارش مجله جهانگیر، خبرنگاران، گروه بین الملل- شقایق لامع زاده: سال میلادی 2016-2017 سال پر تنشی در عرصه سیاست بین الملل در کل جهان بود و کشورهای مختلف هر کدام به نوعی شاهد وقوع رویدادهای خاص در عرصه های داخلی و خارجی بودند. آلمان در این میان رویدادهای مهمی را پشت سر گذاشته و برخی ازرویدادها را نیز در پیش رو دارد
که برخی از آنها دریک نگاه اجمالی در بعد داخلی عبارتند از: آغاز فعالیت های انتخاباتی در راستای تعیین صدراعظم آینده، ارائه تئوری های مختلف در عرصه دفاعی، تغییر در دستگاه دیپلماسی و در بعد سیاست خارجی نیز می توان به مواردی مانند رویکرد آلمان در قبال انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بحران پناهجویان اشاره کرد.
فعالیت های انتخاباتی
با نزدیک شدن به خاتمه دوره صدارت اعظمی آنگلا مرکل و دوره مجلسی، آلمان با فضای انتخاباتی روبرو شد. مرکل در ماه نوامبر سال 2016 میلادی برای چهارمین بار کاندیداتوری خود برای برخورداری از پست صدراعظمی آلمان را گفت. وی با حضور در یک نشست خبری گفت که نیروهای پوپولیسم و همچنین وضعیت نامعلوم بخصوص با توجه به رویدادهایی مانند برگزیت و پیروزی دونالد ترامپ در آمریکا سبب شده که وی برای انجام وظیفه و ارائه خدمت رسانی به کشورش خود را بار دیگر کاندیدای انتخابات کند.
وی همچنین خاطر نشان کرد که انتخابات آینده دشوارتر از تمام انتخابات های پیشین حداقل از زمان اتحاد آلمان در سال 1990 میلادی پیش بینی می شود. کمی پس از اعلام کاندیداتوری مرکل وی همچنین بار دیگر در انتخابات درون حزبی به ریاست مجدد حزب دمکرات مسیحی آلمان درآمد.
این در حالی بود که تا آن زمان هیچ کس برای رقابت با مرکل در انتخابات آینده آلمان اعلام آمادگی نکرده بود، اما حدس هایی درباره فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه وقت بگوش می رسید تا در نهایت نزدیک به 3 ماه پس از کاندیداتوری مرکل، مارتین شولتز رئیس مجلس اروپا با اعلام عدم کاندیداتوری مجدد برای این پست آمادگی خود برای وارد شدن به عرصه رقابت های انتخابات صدراعظمی آلمان ابراز کرد. این در حالی بود که شولتز تا آن زمان بالغ بر 32 سال در نهادهای اروپایی فعالیت کرده بود. از همان زمان رقابت های جدی میان شولتز و مرکل رقم خورد.
این در حالی بود که در نظر سنجی های اولیه یعنی قبل از اعلام کاندیداتوری ها بالغ بر 50 درصد از مردم آلمان خواهان به قدرت رسیدن مرکل بودند. آخرین نظر سنجی ها برای انتخابات سپتامبر آلمان حاکی از همگام بودن مرکل و شولتز است.
سیاست های دفاعی
سخن از نظامیگری و دوری از انزوا مدتی است که در محافل سیاسی- امنیتی آلمان مطرح شده و توجه جامعه بین الملل را به خود معطوف کرده است. نظامی گری در معمولی ترین حالت خود به این امر باور دارد که آشتی از راه توانمندی نظامی میسر شده و آمادگی نظامی بهترین یا تنها راه دستیابی به صلح است. سنجش میزان نظامی گری در میان کشورها را سرانه هزینه کردن آنها در حوزه نظامی تعیین می کند.
کتاب سفید عنوان مصطلحی برای نوعی کتاب استراتژیک دفاعی است که نه تنها در آلمان بلکه در برخی دیگر از کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا منتشر شده است. از آخرین انتشار این کتاب در آلمان در سال 2006 میلادی تا کنون ده سال می گذرد. آلمان برای این کتاب ده سال زمان گذاشته و اورزلا فون در لاین وزیر دفاع کنونی این کشور در سال 2014 میلادی خبر از انتشار جدیدترین نسخه این کتاب داده است. تدوین این کتاب در آغاز سال 2016 میلادی در وزارت دفاع آلمان به خاتمه رسید و سپس در کابینه این کشور نیز به تصویب رسید.
کتاب مذکور حاوی سیاست های امنیتی، موقعیت ارتش آلمان و چشم انداز آینده سیاست های نظامی- تدافعی است. بی شک انتشار این کتاب به معنی آن است که آلمان بدنبال نقش فعالتری در دنیا است. برلین می خواهد بعنوان یک قدرت تعیین کننده و فعال در عرصه بین الملل و همچنین یک بازیگر کلیدی در اتحادیه اروپا ظاهر شود.
در پیش نویس کتاب سفید مشخصا به ادغام آلمان در اتحادیه اروپا، رسیدن به جایگاهی ثابت و محکم در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو و همچنین همکاری های امنیتی با ایالات متحده تأکید شده است. در این کتاب همچنین همبستگی با متحدان بعنوان بخشی از منافع ژرمن ها مطرح شده است.
با این وجود در سند امنیتی- دفاعی 2016 به این مسئله اشاره شده که برلین در مقابل چالش هایی قرار گرفته که از آمادگی لازم و کافی برای رویارویی با آنها برخوردار نیست، به خصوص از نظر تجهیزات و امکانات نظامی که ارتش فدرال در این زمینه با کمبود قابل توجهی روبرو است.
ژنرال کارستن برویر مدیر پروژه کتاب سفید 2016 با اشاره به حملات تروریستی در اقصی نقاط دنیا گفت که سیاست های دفاعی برای مقابله با تروریسم باید مدرن و بروز شده و از استراتژی های نوین بهره گرفت.
تغییر ساختار دستگاه دیپلماسی
انتخابات آینده آلمان به نوعی سبب بروز تغییر و تحول در دستگاههای مختلف این کشور شد. این تغییرات منجر به جابجایی برخی مهره ها در پست های مختلف شد.
یواخیم گواک رئیس جمهوری آلمان کمی پیش از خاتمه دوره فعالیت خود گفت که بعلت شرایط جسمانی آمادگی عهده داری این سمت در دومین دوره را نداشته و پس از اتمام دوره کاری خود از پست ریاست جمهوری کناره گیری می کند.
در همان اثنا برخی حدس ها حاکی از جانشینی فرانک والتر اشتاین مایر در پست ریاست جمهوری آلمان بود.
از سوی دیگر زیگمار گابریل پس از اعلام انصراف از شرکت در رقابت با آنگلا مرکل برای دور آینده صدارت اعظمی از سمت دبیرکلی حزب سوسیال دموکرات آلمان نیز کناره گرفت. وی دلیل این امر را پیش بینی شکست در رقابت با مرکل قلمداد و خاطر نشان کرده بود که در نهایت این امر به شکست سوسیال دمکرات ها در این کشور منجر می شد.
چیدن مهره های پازل در تغییرات کابینه آلمان به راحتی قابل تصور بود، تا جایی که گابریل پس از اعلام استعفا از حزب جایگاه بعدی خود را تکیه بر مسند دیپلماسی آلمان گفت. چرا که از مدتها پیش قرار بود که کرسی ریاست جمهوری در اختیار فرانک والتر اشتاین مایر قرار بگیرد.
اشتاین مایر با اعلام خبر آمادگی برای استعفا از موافقت نهایی خود را برای کسب پست ریاست جمهوری خبر داد که در نهایت با حکم رئیس جمهوری از این سمت عزل شد.
آنگلا مرکل نیز در این میان با برکناری گابریل از پست وزارت اقتصاد، زمینه را برای تغییرات سیاسی در آلمان فراهم آورد. وی با فاصله یک روز با حکم رئیس جمهوری عهده دار پست وزارت خارجه در این کشور شد.
با روی کار آمدن گابریل به عنوان وزیر امورخارجه می توان انتظار پاره ای تغییرات در رویکردهای آینده این کشور در حوزه سیاست خارجی را داشت. گرچه گابریل و اشتاین مایر برآمده از حزبی واحد در سیاست آلمان بودند، اما به هر روی بدنبال هر جابجایی اعمال تغییر در سیاست ها نیز دور از تصور نیست. ضمن اینکه این دو همسویی زیادی در سیاست و خط مشی خود نداشته و ندارند.
مناسبات برلین-واشنگتن قبل و بعد از ترامپ
آلمان همواره به عنوان یکی از مهمترین شرکای اروپایی برای آمریکا بشمار آمده است. آلمان به لحاظ برخورداری از پتانسیل های بالا در زمینه اقتصاد، تجارت و بازرگانی از معتبرترین طرف های اروپایی در قراردادهای دوجانبه با آمریکا بوده است. آلمان که یکی از بزرگ ترین صادرکنندگان کالا به آمریکا است.
در حالی که باراک اوباما رئیس جمهوری سابق آمریکا در نیمه های راه دور دوم فعالیت خود بود تلاش ها و اقدامات تبلیغاتی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری در این کشور رقم خورد.
4 دوره سفر اوباما به آلمان در دوره ریاست جمهور خود به منظور دیدار و گفتگو با مقامات این کشور حاکی از اهمیت استراتژیک ژرمن ها برای آمریکایی هاست. همسویی دو طرف در پاره ای از مسائل مانند مبارزه با تروریسم، همکاری های دفاعی و امنیتی بر تعمیق مناسبات دوجانبه تاثیرگذار بود.
همزمان با کاندیداتوری دونالد ترامپ از حزب جمهوری خواه و هیلاری کلینتون از حزب دمکرات ها آلمان بطور تلویحی حمایت خود را از کلینتون گفت.
سیاستمداران و مقامات آلمان با برشمردن پاره ای از ایرادات به سیاست ها و استراتژی های اعلام شده از سوی ترامپ نسبت به روی کار آمدن وی ابراز تردید کردند. مرکل، اشتاین مایر، گابریل، فون در لاین و برخی دیگر از دیپلماتهای آلمان بطور علنی مخالفت خود را با انتخاب ترامپ گفتند.
اما در نهایت در عین ناباوری بخش عمده ای از دنیا بین الملل ترامپ به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری معرفی گشت و در نیمه های ژانویه سال جاری سکان قدرت را در کاخ سفید در دست گرفت. روی کار آمدن ترامپ اختلاف نظرهایی را میان برلین- واشنگتن دامن زد. دو طرف در برخی اعلام مواضع مانند پیمان تجارت آزاد و ناتو نقطه نظر متفاوتی داشتند که بعضا در برخی موارد بحث برانگیز شد.
ترامپ با ناکارآمد خواندن سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و اینکه باید کشورهای اروپایی عضو قدرالسهم بیشتری را در پرداخت هزینه های ناتو داشته باشند، خاطر نشان کرد که در کل با موجدین این نهاد مشکل دارد. این در حالی بود که مرکل با انتقاد از سیاست های وی ضمن تمجید از ارزش های ناتو گفت که ناتو نه تنها برای کشورهای اروپایی که برای آمریکا نیز منافع زیادی در بر دارد و واشنگتن به عنوان یکی از اعضا باید به تعهدات خود در قبال این سازمان پایبند باشد.
در عین حال صدراعظم آلمان بارها در مواضع خود به این نکته تاکید کرده که کشورهای آلمان و کانادا در اعزام نیرو تحت فرماندهی ناتو سهم بیشتری داشته و از قدرت های قوی این سازمان بشمار می آیند.
از سوی دیگر جیمز ماتیس وزیر دفاع منتخب ترامپ در واکنش به اظهارات مقامات آلمان خاطر نشان کرد که واشنگتن نمی تواند مسئولت اقدامات تدافعی در اروپا را بر عهده بگیرد، اما در عین حال به وظایف خود متعهد است. آمریکا بیشتر تولید ناخالص ملی خودش را صرف امور نظامی می کند که بیش از هر کشور عضو ناتو است. برغم این موارد مرکل مدتی از تکرار نقطه نظراتش خودداری می کند بگونه ای که مشاوران وی معتقدند که وی استراتژی صبر را در برابر ترامپ در پیش گرفته است.
باید به این نکته اشاره کرد که خطوط کلی رویکرد مرکل در قبال ترامپ کاملا روشن بوده و وی بر اصول اعتقادی خود پایدار است و از گرایش های انزواگرایانه و ملی گرای ترامپ ابراز نگرانی می کند.
ترامپ مدتی پیش اعلام کرده بود که بزودی طرح مالیات بر کالاهای وارداتی به آمریکا را با تعیین و افزایش میزان عوارض گمرکی جدید تنظیم و به اجرا در خواهد آورد. هدف طرح، حمایت از تولیدات داخلی عنوان شده است. موردی که نه تنها از سوی مقامات آلمان که از سوی شمار زیادی از کشورهای اروپایی مورد انتقاد قرار گرفته است.
آلمان در این خصوص نگران آن است که با وضع قوانین گمرکی، هزینه های تولید و صادرات کالا به این کشور برای شرکت های آلمانی افزایش یابد و از میزان حجم کالاهای صادراتی آلمان بکاهد.
آلمان و بحران پناهجویان
بدنبال بروز ناآرامی در برخی کشورها و مناطق شمار زیادی از شهروندان کشورهای بحران زده ترک دیار را بر قرار ترجیح داده اند. همین موضوع اروپا را بیش از هر منطقه دیگری با بحران روبرو کرده است، بحران پناهجویان!
آلمان از همان نخستین روزهای اوج عزیمت پناهجویان گفت که برلین درهای خود را به روی پناهجویان می گشاید، در حالی که همپیمانان آنها سیاست معلومی را در این باره تعیین و اعلام نکردند. اشتیاق پناه دادن به پناهجویان از سوی آلمان در حالی است که برخی از کشورهای اروپایی ورود خیل آوارگان را خطری برای امنیت مرزهای اروپایی قلمداد می کنند. نگرانی از اختلال در امور امنیتی اروپا موضوع پر اهمیتی است که دولتمردان نمی توانند به هیچ وجه از آن شانه خالی کنند، زیرا باید در این میان جوابگوی فشار گروههای مردمی از یک طرف و احزاب سیاسی از سوی دیگر باشند. مرکل از همان ابتدا با در پیش گفتن سیاست درهای باز خاطر نشان کرد که آلمان تمایل به حمایت از پناهجویان دارد. این امر با مخالفت هایی در عرصه سیاست داخلی آلمان روبرو شد.
برخی از کارشناسان گفتند که هزینه ای که آلمان به خاطر پذیرش شمار بالای پناهجویان تاکنون متقبل شده بیش از 10 میلیارد یورو بوده است.این رقم یعنی درست 4 برابر رقمی که در سال 2015 میلادی آلمان هزینه کرده بود تا 203 هزار پناهجو را بپذیرد.
براساس قوانین متداول در آلمان درباره پناهجویان آنها تا زمان رفع شدن علت آوارگی خود می توانند در آلمان بمانند و البته تعدادی از آنها که در مدت تعیینی بتوانند حرفه ای اختیار کرده و اداره امور زندگی خود را به دست گیرند، می توانند اقامت داشته باشند، اما کسانی که پیروز به اشتغال و رفع نیاز خود نشوند به محض حل مشکل در کشور مبداء خود باید به کشورشان بازگردانده شوند. بحران پناهجویان می تواند موضوع چالش برانگیزی در انتخابات آینده آلمان باشد.
منبع: خبرگزاری مهر