مراقب فرار روح برنج باشید!

به گزارش مجله جهانگیر، نام آسیا در جهان با برنج گره خورده است. اوریزا ساتیوا (Oryza Sativa)، برنجی که بیشترین مقدار کشت را در جهان به خود اختصاص داده، در این قاره می روید و در بسیاری از زبان های این منطقه از جهان، برنج خوردن معادل با غذا خوردن و خوردن دانسته می شود. برنج، غذای اصلی یا نیمی از غذای اصلی بیش از یک سوم از انسان هاست. همانطور که گفته شد، از آنجا که تاریخچه برنج در آسیا ریشه دارد، پیوند بسیار عمیق فرهنگ های این منطقه از جهان با گیاه برنج کاملا معنادار است.

مراقب فرار روح برنج باشید!

حتی اگر مانند چین و هند، پایه اصلی تمدن ­ها هم بر مبنای برنج نباشد، باز هم حضور برنج در آیین ­ها و ساختار اجتماعی این تمدن ­ها چشمگیر است؛ درست برعکس مالزی و سنگاپور که برنج به رشد معادن قلع و مزارع فلفل و شکر کمک کرد و بنادر بزرگ تجاری و پست های نظامی، شهرهای تازه در منطقه ها داخلی و رونق اقتصاد تحت حاکمان مالایی را بدنبال داشت.

پس برنج نه تنها به عنوان وعده اصلی غذایی مصرفی، بلکه شکل ­دهنده اقتصاد و محیط زیست است و در زندگی مادی و معنوی آنچنان جا گرفته که از زبان، تا زندگی روزانه، ادبیات، هنر و باورهای مذهبی را تحت تاثیر قرار داده است.

روی سر عروس برنج بپاشید!

دو نمونه آشناتر برای ما ایرانی ­ها، صحنه­ های کاربرد برنج در زندگی روزمره هندیان است که بارها و بارها در فیلم ­های هندی دیده ایم؛ صحنه ای که در آن عروس­ های هندی (اهل شمال این کشور) در مرنام شادی (لغت هندی برای ازدواج)، دانه ­های برنج را پشت سر خود می ­پاشند. همینطور سینی پر از برنج را دست به دست همراه داماد گرفته و سر آن را به سمت داخل آتش مقدس ازدواج کج می کنند تا برنج داخل آتش بریزد. این اعمال هر دو نشانه پیشکش غذا به خداوند است و در فرهنگ آشپزی گیاهی هند، برنج یکی از غذاهای اصلی است.

هندی ها بعد از اتمام مرنام ازدواج و قبل از ورود به خانه همسر هم، ظرف کوچکی پر از برنج را مقابل پای راست عروس می ­گذارند تا آن را به آرامی واژگون کند. مهمانان هم در کنار برگ گل، از دانه ­های برنج برای شادی و پاشیدن بر سر و روی عروس و داماد استفاده می­ کنند. در تمامی این موارد، برنج نشانه پاکی، برکت و خوشبختی است که عروس، همراه خود به خانه می آورد.

برنج یک غذای مقدس است که در مرنام ازدواج در هند کاربرد دارد

تاریخچه برنج در آسیا ؛ از بهشت تا زمین

هرچند که کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا دارای فرهنگ ­ها و جوامع و تاریخ متفاوتی هستند، اما برنج حلقه مشترک فرهنگی مابین همه آنهاست. آنچه مردم در این کشورها انجام می دهند، صرفا کشت برنج برای رفع نیازهای مادی نیست؛ بلکه آنها دست به کار خلق عادات، مرنام و افسانه­ هایی با موضوع این گیاه شده اند که نسل به نسل حفظ شده است. فرهنگ برنج به عنوان میراث مشترک این نواحی، از اهمیت فوق­ العاده­ ای برخوردار است.

در شرق و جنوب شرق آسیا، در مورد مبدا برنج افسانه­ های مختلفی مطرح می ­شود. بعضی­ از آنها که در منطقه های از اندونزی و مالزی بسیار رایج هستند، منشا برنج را جسد یک خدا یا انسانی مرده می­ دانند و غالبا در این داستان­ها، میوه ­های دیگر هم همراه برنج به وجود آمده­ اند.

به عنوان مثال، در جاوای اندونزی، اعتقاد بر این است که گیاهان میوه ­دار از جسد دختری جوان بوجود آمدند و در این بین، برنج از ناف او پدیدار شد. همچنین، باوری در میان ژاپنی ­ها رایج است که بر طبق اثر کلاسیک کوجیکی (Kojiki- نگاره ­ای در مورد حوادث قدیمی) به تاریخ 712 بعد از تولد مسیح، الهه ژاپنی به نام سوسانو (Susanoo)، اُوهُوگِتسو هیم (Ōgetsuhime) - الهه غذا- را کشت و از چشمان الهه برنج بیرون آمد.

دسته­ ای دیگر از باروها، بر تشکر از خدای برنج متمرکز است و با آیین قربانی به جا آورده می ­شود. ساکنان منطقه ها کوهستانی در جنوب شرق سرزمین اصلی آسیا و جزایر این منطقه، حیوانات اهلی مانند بوفالوی آبی و خوک را در مرنام کشاورزی قربانی می ­کنند. به عنوان نمونه، مردم لائو در کشور لائوس باور دارند گوشت حیوان قربانی باید به عنوان پیشکش به خداوندی تقدیم شود که به آن­ها کشت پربار برنج را هدیه داده است. به علاوه، قدرتی جادویی به نام مانا (mana) که در خون حیوان وجود دارد، رشد گیاه برنج را تقویت می­ کند.

دِوی سری از الهه های برنج در اندونزی است.

نوع دیگری از باورها به بهشتی بودن و از آسمان رسیدن برنج اشاره می ­کند. در داستانی که میان قوم میائو در استان سیچوان (Sichuan) چین رایج است، گفته می ­شود اجداد این قوم، بذر کافی را برای کاشت زمین­ هایشان نداشتند. آنها پرنده سبز رنگی را آزاد کردند که به آسمان پرواز کرد و به ذخیره برنج در بهشت سر زد و با بذرهای برنج و ماش به زمین برگشت. مردم منطقه میناهاسا (Minahassa) در سولاوسی (Sulawesi) اندونزی نیز از مردی گفته ­اند که به آسمان رفت و با برنج کوبیده نشده­ به زمین برگشت.

او برنج را در زخم داخل پای خود پنهان کرده بود. از دیگر درونمایه ­های مشترک مورد باور مردم این نواحی، ارواح برنج هستند. به عنوان نمونه، لَمِت­ ها (lamet) که برنج­کاری را به روش کشت زیر آتش در لائوس انجام می­ دهند، مرنام ­های مخصوص باستانی برای برداشت دارند که با دقت خاصی انجام می­ گیرد و مفهوم روح برنج نزد ایشان مشابهت زیادی با ساکنان جزایر آسیای جنوب شرقی دارد.

آنها سعی می­ کنند هنگام بریدن ساقه ­های برنج به شکلی رفتار کنند که یک وقت روح برنج فرار نکند، بلکه از گوشه ­ای از زمین شالیزار به گوشه دیگر برود. بر این اساس، روح یاد شده از فراز زمینی به زمین دیگر پرواز می ­کند و در نهایت به زمینی مقدس می­ رسد که نزدیک کلبه­ ای قرار گرفته است.

کشت در این زمین مقدس، قبل از باقی شالیزارها انجام می ­شود و برنج را می ­برند، اما جمع ­آوری محصول به انتهای کار موکول می­ شود. هنگام کار روی سایر شالیزارها، افراد صرفا خوشه ­های برنج را با یک دست می­ فشارند و برنجی را که هنوز در غلاف است جدا می کنند. اما نوبت که به زمین مقدس می­ رسد، ساقه برنج را به آرامی می ­بُرند و آن را دسته ­دسته می­ کنند.

در کشورهای شرق آسیا فستیوال های مختلفی برای گرامیداشت برنج برگزار می شود.

آنها اعتقاد دارند که این دسته ­ها محل حضور روح برنج هستند؛ برنج بدون پوست از همین دسته­ ها گرفته می­ شود و سال آینده برای کاشت زمین مقدس از آن استفاده می­ کنند.

عقیده به روح برنج در کل به این صورت است که روح یاد شده بسیار حساس و مستعد آسیب دیدن است و اگر آسیب ببیند فرار خواهد کرد. حتی در میان اقوام موندا (Munda) در مرکز هند هم این باور رایج است، همچنان که در جنوب غربی ژاپن و جزایر آمامی (Amami Islands). در ژاپن، می توان یکی از نمونه ­های روح برنج را در بونگو فودوکی (Bungo Fudoki) (فرهنگ لغت استان بونگو در کیوشو -Kyushu) دید.

در این کتاب، ماجرای منطقه ­ای به نام تانو (Tano) روایت می­ شود که در گذشته­ های دور، وسیع و پربار بود. کشاورزان این منطقه شالیزارهای زیادی را بوجود آوردند که محصول فراوانی می­ داد. اما آنها برای تفریح مُوچی (Mochi) درست کرده و از آن به عنوان سیبل هدف­گیری استفاده می ­کردند. موچی را به کلوچه برنجی ترجمه کرده اند که اشتباه است.

در اصل، موچی برنج دارای گلوتن دانه کوتاهی است که بخارپز می ­شود تا نرم شده و سپس آن را در هاونگ می ­کوبند. از این فرایند، خمیری چسبناک بدست می آید که دانه­ های برنج در آن کامل حل شده­ اند و آنگاه از این خمیر به روش ­های گوناگون استفاده می­ شود. القصه، در داستان یاد شده، مُوچیِ زخمی، به شکل پرنده سفیدی درآمد و به سمت جنوب پرواز کرد. در آن سال، کشاورزان جانشان را از دست دادند و زمین­ هایشان خراب و متروک شد.

در افسانه ­های مربوط به تاریخچه برنج در آسیا، حیوانات مختلفی هم نقش­ آفرینی می ­کنند. باز هم در ژاپن افسانه ­ای هست که می­ گوید اولین بار یک لک لک حامل برنج بوده است. در سرزمین اصلی آسیا و جزایر جنوب شرقی آن، پرنده ­های دیگری هم در نقش مشابه فرض شده­ اند. از جنوب چین تا آسام در هند، مردم، سگ را حامل برنج می ­دانند.

چینی ­های قوم هان در سیچوان می­ گویند بدنبال وقوع سیلی بزرگ، نجات­ یافته ­ها از سیل، بدون محصول کشاورزی مانده بودند و مستاصل بودند تا زمانی که سگی را دیدند که می ­خزید و از شالیزار سیل زده­ ای بیرون آمد. می­ گویند دانه ­های برنجی که به دم آن سگ چسبیده بود به اطراف پرت شد و مردم توانستند دوباره کشت برنج را از سر بگیرند.

برنج در بسکمک از کشورها وعده غذای اصلی است و پیوند مشترکی بین افراد ایجاد می کند.

تاریخچه برنج در آسیا و تولد خدایان

در آسیای شرق و جنوب شرقی، داستان­ هایی که در ارتباط با روح برنج و خدایان برنج رایج است، با هم تفاوت زیادی دارد. در جاوای اندونزی، الهه برنج دوی سِری (Dewi Seri) نام دارد و آن را با اله مذکری به نام ویسنو (Wisnu) یا سدانا (Sedana) قیاس می ­کنند. مردم اعتقاد دارند که در زمان برداشت محصول، این دو به صورت زن و شوهر درمی­ آیند و وقتی جوانه ­های برنج نمایان می­ شوند، آن را علتی بر باردار بودن برنج می گیرند. در تایلند نمونه دیگری از همین باور رایج است که می­ گوید الهه برنج به آلونکی می­ رود و از او می ­خواهند تا سال آینده موقع برداشت، همانجا بماند.

مردم قوم مونگ (Muong) ویتنام، در جشن سال نوی خود به بزرگترها و نیز به ارواح مورد احترامشان برنج تقدیم می ­کنند. آنها در این روز، صرفا برنج نمی ­خورند، بلکه برنج را به محصول برنج کشت شده از مزارع هم تقدیم می­ کنند که باعث می­ شود تقدس این محصول دوچندان شود.

در اعتقادات ژاپنی­ ها، خدایان، الهه ­ها یا ارواح برنج لزوما تمام مدت سال کشاورزی در شالیزارها حضور ندارند، بلکه صرفا در فصل رشد برنج حاضر می­ شوند. در فصل بهار، خدایان کوهستان تبدیل به خدایان زمین ­های کشاورزی می­ شوند و به شالیزارهای برنج سر می ­زنند. مردم لائوس نیز معتقدند که در فصل بارانی، ارواح مارها در میان زمین و شالیزارهای برنج زندگی می ­کنند و در فصل خشک به رودخانه ­ها برمی ­گردند.

تصویر متعلق به خدای برنج در فیلیپین است.

بامبارازُن؛ الهه برنج در افسانه ­های مالزیایی

در مجموع، چیزی که از بررسی باورهای مردم آسیا و آسیای جنوب شرقی در قالب تاریخچه برنج در آسیا دستگیرمان می­ شود نشان می دهد طبق اعتقادات مردم، خدایان و الهه های برنج بودند که این محصول را به انسان ­ها دادند و نحوه کشتش را آموختند. در مالزی، هند، چین، تایلند، اندونزی و سریلانکا، باورهای مذهبی در رابطه با برنج وجود دارد، روح برنج از نظر ایشان غالبا مونث است و در قامت یک مادر ظاهر می­ شود.

در افسانه قوم بورنئوی مالزی، الهه رحم و شفقت، بامبارازُن (Bambarazon)نام دارد که به مردم گرسنه برنج را هدیه داده است. افسانه قوم بورنئو را در ادامه می خوانید:

در زمان ­های قدیم، انسان هیچ برنجی نداشت که گرسنگی ­اش را با آن از بین ببرد و برای زنده ماندن ناچار به تغذیه از میوه­ ها و گوشت حیوانات وحشی بود. هرچند گیاه برنج وجود داشت، اما خوشه­ های برنج خالی بودند و نمی ­شد از آن غذایی بدست آورد. روزی بامبارازُن، الهه رحم و شفقت، زندگی سخت مردم و گرسنگی آنها را دید.

قلب او که پر از مهربانی بود به درد آمد و تصمیم گرفت به مردم کمک کند. یک روز عصر، مخفیانه به درون شالیزارها رفت و با فشار دادن بالا تنه خود با یک دست، شیر را در خوشه­ های برنج جاری کرد. او آنقدر به فشردن ادامه داد تا اینکه دیگر شیری باقی نمانده بود و تمام خوشه­ ها پر از شیر شده بودند؛ بنابراین او یک بار دیگر با تمام توانش تلاش کرد و این بار ترکیبی از خون و شیر جاری شد.

حالا دیگر مردم برنج برای خوردن داشتند. به اعتقاد مردم بورنئی، علت سرخی و سفیدی برنج هم همین است. دانه ­های سفید برنج همان­ هایی هستند که از شیر بامبارُزن بوجود آمده­ اند و قرمزها آنهایی هستند که از ترکیب شیر و خون خلق شدند. به همین علت، نسل به نسل تا همین امروز در هر روستا فستیوال برداشت محصول را به یاد الهه بامبارُزن جشن می­ گیرند. این الهه در مکتب تائوئیسم هم بسیار مهم است.

کشاورزان در زنده نگهداشتن تاریخچه برنج آسیا نقش بسیار مهمی دارند.

از شالیزارهای بزرگ تا مرگ خدای برنج

در شرق و جنوب شرق آسیا، مرنام­ ها و آیین­ های رایج مرتبط با کشت و برداشت برنج و افسانه­ های رایجی که ماجرای تاریخچه برنج در آسیا و پیدایش و برداشت آن را روایت می­ کنند، کم­ کم در حال فراموش شدن هستند. رواج مدرنتیته و روش های تازه کشاورزی، ارتباط میان انسان ها و کشاورزی سنتی را از بین برده است و فرهنگ آیینی و شفاهی هم در حال از دست رفتن است.

در این کشورها، مرگ هر کشاورز سالمند برابر است با مرگ یک افسانه و به گوشه­ ای رانده شدن یک مرنام و آیین. بنابراین، اصلی­ ترین مسئولیت، متوجه انسان شناس ها و فرهنگ­ شناسان عامه است که نسبت به ثبت کردن محتوای غنی فرهنگ های وابسته به برنج اقدام کنند و آنها را به نسل­ های آینده انتقال دهند.

منبع: کتاب کاله
انتشار: 2 تیر 1401 بروزرسانی: 2 تیر 1401 گردآورنده: jahangirrazmi.ir شناسه مطلب: 1835

به "مراقب فرار روح برنج باشید!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مراقب فرار روح برنج باشید!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید