هوش معنوی (SQ) چیست؟

به گزارش مجله جهانگیر، بهترین ها: هوش به عنوان یک توانایی شناختی در سال 1905 میلادی به وسیله آلفرد بینه و تئودور سیمون مطرح شد. با وجودی که درخصوص این پدیده آنالیز های متعددی انجام گرفته و نظریه های متفاوتی ارایه شده، اما هنوز صاحبنظران به همسویی کلی در خصوص ابعاد گوناگون هوش دست نیافته اند. در بین نظریات مطرح شده دو نظریه از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند.

هوش معنوی (SQ) چیست؟

نظریه هوش چندگانه هوارد گاردنر شامل:

  • هوش کلامی: توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظور ها
  • هوش منطقی-ریاضی: توانایی انجام عملیات ریاضی
  • هوش فضایی: توانایی تفکر سه بعدی
  • هوش بدنی-جنبشی: توانایی دستکاری اشیا و تبحر جسمی
  • هوش موسیقیایی: حساس بودن نسبت به ابعاد و زوایا آهنگ، ریتم و تن صدا
  • هوش بین فردی: توانایی درک دیگران و تعامل موثر با آن ها
  • هوش درون فردی: توانایی فهم خود
  • هوش طبیعی: مشاهده الگو های طبیعت و فهم نظام های طبیعی و مصنوعی ساخت انسان
  • هوش وجودی: ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی

نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال

این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا شروع می شوند و بر اساس سیستم های عصبی مغز تعیین می گردند. زوهار و مارشال معتقدند هوش های دیگر زیرمجموعه های این سه هوش هستند.

هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبانشناسی ماست که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت آموزشی محسوب می گردد و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.

هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک می نماید عواطف خود و دیگران را مدیریت نمایند. این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیار موثر است و آن ها را در برقراری ارتباط کمک می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.

هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوتر ها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در بعضی از پستانداران رده بالا دیده می گردد، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد تازه از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آن ها هوشن هایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می گردد. هوش معنوی زمینه تمام آن چیز هایی است که ما به آن ها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در خصوص اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمود های هوش معنوی است.

این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره برترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است.

بهره مندی از حداقل هوش عاطفی شروع راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می گردد. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می گردد.

رابطه هوش ها (سیندی ویگلورث)

هوش معنوی جنبه های مختلفی از آگاهی و زندگی فکری و روحی درونی فرد را با زندگی و کار بیرونی متصل و یکپارچه می نماید و نوعی آگاهی درباره تمامیت دنیا به شکلی کلی به فرد می دهد.

سیندی ویگلورث معتقد است که هوش معنوی توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی در حین آرامش درونی و بیرونی، صرفنظر از پیشامد ها و رویدادهاست. افراد با هوش معنوی در حین قضاوت، توانایی منصفانه و دلسوزانه رفتار کردن را دارند.

هوش معنوی ما را قادر می سازد همه چیز را آنطور که هستند ببینیم. این هوش همان هوشی است که رهبران مشهور و محبوب دنیا را راهنمایی نموده است. رهبران معنوی با داشتن این هوش می توانند بزرگترین فشار ها را تحمل نمایند.

رابرت ایمونز کوشش کرد معنویت را بر اساس تعریف گاردنر از هوش، در چارچوب هوش معنوی مطرح کند. وی معتقد است که هوش معنوی مجموعه ای از توانایی ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی است. به نظر ایمونز پنج توانایی معرف این هوش است:

  • قابلیت تعالی فیزیکی و مادی: افراد با هوش معنوی، ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هشکمک دارند.
  • توانایی ورود به سطح معنوی بالاتر: از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت می نماید، آگاهی دارند.
  • توانایی یافتن تقدس در فعالیت ها، رویداد ها و روابط روزمره: حضور الهی را در فعالیت های عادی تشخیص می دهند.
  • توانایی به کارگیری منابع معنوی برای حل مسائل زندگی: افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحت تر می توانند با استرس ها برخورد نمایند و بیش از سایرین بر بحران های روحی و مسائل غلبه نمایند.
  • توانایی انجام رفتار فاضلانه و ظرفیت پرهیزگاری بالا.

مولفه های متعدد دیگری نیز برای هوش معنوی ذکر می گردد، نظیر: عقل شهودی؛ ادراک مستدل؛ آگاهی بر خواست و نیت؛ قدرت و عدالت متمرکز؛ عملکرد همراه با بصیرت؛ آگاهی و توان دوراندیشی؛ حس ماوراء الطبیعه و تقدس؛ آرامش درونی و بیرونی؛ تماشا وحدت در کثرت؛ پیوند و خدمت خلاق؛ خیرخواهی عملی و معنوی؛ خردمندی؛ فضیلت و انسانیت؛ دلسوزی، شفا و بخشش؛ وقار و تعهد؛ زندگی با شوق؛ عشق، فداکاری و شفقت؛ ایمان و ایثار؛ و راحت بودن در تنهایی بدون احساس تنهایی.

روانشناسان بعلاوه صفات زیر را برای افرادی که از این هوش برخوردارند نام می برند:

  • خودآگاهی
  • کل نگر بودن
  • مستقل بودن (شهامت)
  • استقلال از محیط: شجاعت کلی برای انجام عمل برخلاف عرف رایج
  • گفتن چرا؟
  • قابلیت مواجهه با مسائل و ناملایمات و حتی به فرصت تبدیل کردن آن ها
  • خودکنترلی: توانمند بودن در خودداری و کنترل خویش
  • انعطاف پذیری
  • پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آن ها
  • درس گرفتن از تجربیات و شکست ها
  • خودجوش بودن
  • درست اندیشیدن
  • عدم فرار از میدان حوادث
  • رهایی از لغزش ها و دام های شیطانی
  • حسی که افراد را راهنمایی درونی می نماید
  • برونز کامل عشق در شخصیت فرد، توانایی برای شاد زیستن

افراد با هوش معنوی کسانی هستند که می دانند چرا انجام می دهند و چه چیزی را انجام می دهند. همیشه بر اساس یک رسالت مشابه عمل می نمایند. آن ها بر اساس خدمت رسانی به دیگران زندگی می نمایند. آن ها دیگران را به خاطر چیزی سرزنش نمی نمایند و همیشه مسوولیت بخشش خود و عملنمودهایشان را می پذیرند.

برای رضایت داشتن از خودشان احتیاجی به تصدیق دیگران ندارند. از وابستگی به دیگران برای کسب ایمنی رها هستند، چون اعتقاد دارند ایمنی از خودشان است نه از بیرون. آن ها کار را مکانی برای خلاقیت، اعتماد به نفس و یادگیری، جایی که پول و پاداش، ثانویه است، می دانند. آن ها افراد محیط کار را به عنوان انسان هایی با قوت، ضعف، نگرانی، احتیاج ها و خواسته های خودشان در نظر می گیرند، برای آن ها روابط، همیشه قبل از کار است.

آن ها از زندگی مادی دست نمی کشند بلکه خواستار ایجاد تعادلی در زندگی مادی همسو با اهداف متعالی و معنوی خود هستند.

مدیر معنوی در برخورد با موقعیت ها به جای مداخله در امور، به ایجاد بصیرت می پردازد؛ به جای کنترل، اعتماد می نماید و به جای مطرح کردن خود، فروتنی نشان می دهد.

هوش معنوی و مدیریت

تاثیر فوق العاده هوش معنوی بر متغیر های مهم مدیریت همانند رهبری، انگیزش، خودکنترلی، قابلیت تغییر، ارتباطات، عملکرد و ... و نیز ارتباطش با دیگر انواع هوش سبب می گردد معنویت و هوش معنوی به یک موضوع مهم در حوزه مدیریت و سازمان تبدیل گردد.

مدیرانی که دیدگاه معنوی دارند، نسبت به تغییر، پذیراتر و در پی هدف و معنا برای سازمان خود هستند. اهمیت اتصال به یک کل بزرگتر را می فهمند، ادراک و بیانی فردی از معنویت خود دارند. این افراد از فکریت وفور برخوردارند یعنی باور دارند که منابع کافی برای همه وجود دارد و احتیاج به رقابت نیست.

در نتیجه افراد راحت تر به یکدیگر اعتماد می نمایند، اطلاعات و کارشان را به مشارکت می گذارند و با همکاران و اعضای گروهشان هماهنگ می شوند تا به اهداف نهایی خود برسند. افراد در سلسله مراتب سازمان هایی که گرایش معنوی دارند، برای توانمندسازی یکدیگر کوشش می نمایند. در موقعیت های تعارض از راهبرد های همکاری برد - برد استفاده می نمایند.

مدیر معنوی در برخورد با موقعیت ها به جای مداخله در امور، به ایجاد بصیرت می پردازد؛ به جای کنترل، اعتماد می نماید و به جای مطرح کردن خود، فروتنی نشان می دهد. مدیر معنوی بر ارزش های اخلاقی مثل صداقت، درستی، آزادی و عدالت تاکید دارد. او هویت اخلاقی کارکنان خود را بهبود داده و تعهد عمیقی در آنان ایجاد می نماید و بین آن ها روابط سازنده را حاکم می سازد.

مدیر معنوی بر توسعه فردی، تصمیم گیری مشترک، و کمک به خودشکوفایی تاکید دارد. اگر ارزش های اصلی اش مورد تهدید قرار گیرد، به جای تطبیق با عقاید و افکار دیگران، آن ها را به چالش می کشد تا به نتیجه والا برسد. مدیر معنوی اجازه نمی دهد مقام و موقعیت فکر او را درگیر سازد، زیرا فکر همیشه با این تهدید روبرو است که به وسیله موقعیت ها و حاشیه های به ظاهر مهم به گروگان گرفته گردد. مدیر معنوی به جای راهنمایی شدن به وسیله موقعیت، خودش موقعیت را خلق و راهنمایی می نماید.

امروزه روانشناسان بر این باورند که موفقیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موفقیت را تضمین می نماید. آن ها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار می تواند منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهره وری بالا گردد. یک مدیر معنوی قادر می گردد طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان، کارکنان و افراد جامعه از آن منتفع شوند.

منبع: زندگی روز
انتشار: 28 اسفند 1400 بروزرسانی: 28 اسفند 1400 گردآورنده: jahangirrazmi.ir شناسه مطلب: 1755

به "هوش معنوی (SQ) چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هوش معنوی (SQ) چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید