روایت چند نوجوان از تجربه نقالی کردن
به گزارش مجله جهانگیر، تهران (پانا) - این روزها صدای قصه گویی بچه ها و نوجوانان در محل کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان طنین انداخته است و بیست و سومین جشنواره بین المللی قصه گویی با سبک و سیاق منظم تری نسبت به سال های گذشته در حال برگزاری است.
شاید بارها ماجرای جنگ رستم با پولادوند را در شاهنامه خوانده باشیم یا از دیگران شنیده باشیم اما شنیدن این قصه از کلام نوجوان سمنانی حکایت دیگری دارد و حتی برای خود فردوسی فقید که سُراینده آن بوده نیز رنگ و بوی امید دارد.
آل داوود: از رستم جوانمردی را یاد گرفتم
بیست و سومین جشنواره بین المللی قصه گویی با شعار آینده ساختنی است، درحال برگزاری است. سید یاسین آل داوود از استان سمنان که یک نوجوان 12 ساله است در گفت وگو با پانا می گوید: از 8 سالگی نقالی می کنم و جرقه اولیه آشنایی من با شاهنامه از حضور پدرم در کلاس های مرشد بیگی در تهران زده شد.
وی می افزاید: به همت شاهنامه خوانی هایم با فرهنگ و تاریخ ایران آشنا شدم و اما موضوع فقط خواندن شاهنامه نبود بلکه من درس های زندگی بسیاری آموختم. جوانمردی رستم را در زندگی شخصی الگو قرار دادم.
موری: نقالی را برای پاس داشت زبان فارسی انتخاب نموده ام
المیرا موری از شهرستان شوشتر واقع در استان خوزستان با قصه رستم و اسفندیار از شاهنامه فردوسی در این دوره از جشنواره شرکت نموده است و درباره علت انتخاب این قصه عنوان می نماید: من 5 قصه را انتخاب کردم و به صورت نثر خواندم و درنهایت یکی را برای قصه گویی انتخاب کردم و در قالب نقالی روایت کردم.
المیرا 14 سال دارد و 5 سال است که نقالی می نماید و درباره نحوه آشنایی اش با نقالی عنوان می نماید: شهر ما جزو اولین شهرهایی است که نقالی در آن شکل گرفته است و خانمی نقالی می کرد و من به این هنر علاقه مند شدم.
وی درباره اثرگذاری فرایند نقالی بر روی زندگی اش اظهار می نماید: من قبل از اینکه نقالی کنم از هر داستانی درس می گیرم و داستان رستم و اسفندیار پندها و نصیحت های زیادی برای من دارد و در زندگی شخصی خودم از آن ها استفاده می کنم.
موری درباره اثرگذاری هنرش بر فعالیت دوستانش عنوان می نماید: داستان رستم و سهراب را برای دوستانم روایت می کنم و پیش آمده که دوستانم حتی بغض هم نموده اند. دوستانم من را بسیار زیاد تشویق می نمایند اما اثرگذاری من بر آن ها همان آشنایی با تاریخ کشورم است و نقالی را برای پاس داشت زبان فارسی و زحمات فردوسی شاعر ایرانی است. همواره بیت می خوانم و از خواندن ها انرژی می گیرم.
موسوی: از شاهنامه یاد گرفتم که بدی تمام نمی گردد اما کم می گردد
امیرمحمد موسوی از چهارمحال بختیاری با قصه پادشاهی کیکاووس و رفتنش به مازندران شرکت نموده است و عنوان می نماید: ازنظر من کل شاهنامه حکمت است، از اول تا آخرش همه حکمت است. فردوسی از قبل از آریایی ها یعنی پیشدادیان و کیانیان قصه دارد و برای هر مسئله ای که ممکن است در زندگی پیش بیاید برایش چیدمانی دارد برای مثال زال نماد پاکی است و ضحاک نماد بدی است که مغز جوان های ایرانی را به مارهایش می داد تا بخورند و در شاهنامه آمده است که فریدون ضحاک را نکشت بلکه به بند کشید و این یعنی بدی همواره هست و تمام نمی گردد بلکه می توان مدت زمان آن را کاش داد.
وی که 16 سال دارد عنوان می نماید که 8 سال است که نقالی می نماید و از پدر نقالی را آموخته است.
امیرمحمد موسوی عنوان می نماید که دوستانش وقتی نقالی وی را می شنوند علاقه مند می شوند اما کمتر همت یادگیری دارند و بیشتر درباره داستان های شاهنامه سؤال می نمایند و هدفش از خواندن شاهنامه این است که بتواند بچه ها و نوجوانان را بافرهنگ و تمدن ایرانی آشنا کند تا بدانند چه داشته اند و چه نموده اند و اینکه چه ادبیات غنی دارند و راه و رسم زندگی را بیاموزند.
کیخایی: باید آیین و سنت هایمان را احیا کنیم
شیرین کیخایی از استان سیستان و بلوچستان با قصه بی بی سه شنبه در این جشنواره شرکت نموده است و در رده مردان و زنان بخش آیینی سنتی حضور دارد. وی که یکی از مربیان کانون پرورش فکری است، درباره هدفش از نقالی می گوید: متأسفانه آیین ها و سنت های ما در حال فراموشی است و باید با قصه گویی برای نسل نو احیا گردد و هدف اساسی من برای قصه گویی همین بوده تا آیین و سنت هایمان به وسیله قصه گویی به بچه ها منتقل گردد.
کیخایی عنوان می نماید که به وسیله کلاس های مجازی و حضوری برای شاهنامه خوانی و قصه گویی برای بچه ها و نوجوانان سعی دارد استعدادهای نو را شناسایی کند و هدفش از انتخاب رشته قصه گویی آیینی سنتی سنت های سیستان و بلوچستان است.
منبع: خبرگزاری پانا