تفال به حافظ امروز چهارشنبه 16 آذر ماه 1401
به گزارش مجله جهانگیر، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
هواخواه توام جانا و می دانم که می دانی
که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی
ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و پایکوبی آور
که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی
گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است
خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی
ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد
که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است
مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی
دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی
ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست
بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی
خیال چنبر زلفش فریبت می دهد حافظ
نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی
شرح لغت: خصوص: به ویژه و مخصوصا / رقعه دلقش: به ضم اول سکون دوم پاره خرقه وی
تفسیر عرفانی:
معشوقا! من دوستدار توام و می دانم که از این موضوع باخبری، چرا که نادیده ها را می بینی و نانوشته ها را می خوانی، در مفهوم این شعر می توان گفت، معشوق عالم السر و الخفیات است. از این رو، هر آنچه را که در اعماق وجود سالک درگاهش می باشد، مطلع است. در ادامه لازم به ذکر است که سالکان درگاه دوست، غم و رنج فراق از دوست را به دوش می کشند و سختی آن را به جان می خرند، به یادزمانی که در پناه او ماوا گزینند و در آرامش بسر ببرند.
تعبیر غزل:
خوشا به حالت که مال حلال به دست آوردی و در زندگی ات مال حرام راهی ندارد، تربیت بچه ها و خانواده بستگی به شیوه کسب مال دارد. از هرچه دست که بدهی، از همان دست می گیری. به خدا باید توکل کنی!
منبع: فرارو