چرا کی روش و برانکو هنوز مجذوب کننده اند؟
به گزارش مجله جهانگیر، فوتبال ایران درگیر خاطرات گذشته است و گویی راه گریزی برای این خاطرات که بعضا شیرین از آب درآمده، نیست. برای آنالیز تازه ترین موردش احتیاج به کنکاش زیادی نیست و می توان اتفاقات قریب به دوسال ونیم گذشته تا به حال را مورد آنالیز قرار داد. به طور تعیین می توان به دو رویداد مهم که یکی در بهمن 1397 و دیگری در خرداد 1398 رقم خورد، رجوع کرد.
به گزارش شرق، در تاریخ نخست کارلوس کی روش پرتغالی، به همکاری اش با تیم ملی ایران انتها داد و راهی کلمبیا شد تا ماجراجویی نوی را استارت بزند. خرداد 98 هم مربوط به اتفاق مهم دیگر در فوتبال ایران بود که برانکو ایوانکوویچ بعد از ثبت قهرمانی های متعدد با پرسپولیس، این باشگاه را به مقصد فوتبال باشگاهی در عربستان ترک کرد. دو مردی که طرفداران بی شماری در فوتبال ایران داشتند و هر کدام به پشتوانه همین داستان هواداری، تصور سلطنت بر فوتبال ایران را در سر می پروراندند.
با این حال مثل هر جای دیگری در جهان، فوتبال ایران هم به دو ستاره ای که روی نیمکت می نشستند، رحم نکرد و زمینه را برای جدایی هر دو فراهم کرد. فارغ از جدال فوتبالی و غیرقابل کنترلی که این دو مربی در یکی، دو سال آخر حضورشان در ایران درگیر آن شده بودند، به نظر می رسید با جدایی آنها از فوتبال ایران، داستان دوقطبی انجام شده در فوتبال ایران هم رخت بربندد؛ امری که تصور می شد شدنی است ولی در واقع معین شد حضور غیرفیزیکی این دو بر فوتبال ایران، چنان سایه گسترانده که به این سادگی ها قابل فراموشی نیست.
این دو نفر، یکی از بی شمار خارجی هایی بوده اند که سری به فوتبال ایران زده و بعد رفته اند ولی چرا هنوز کی روش و برانکو برای فوتبال ایران مجذوب نماینده اند؟ عجیب است که بعد از قریب به سه و دو سال و نیم بعد از رفتن این دو نفر، هنوز متر و معیار فوتبال در ایران کی روش و برانکو هستند. بعد از این دو نفر، در تیم ملی و باشگاه پرسپولیس دو مربی نو آمده اند ولی همچنان حرف از کی روش و برانکو است. در تیم ملی بعد از جدایی کارلوس، نوبت به مارک ویلموتس رسید و اندکی بعد هم که او رفت و نیمکت به دراگان اسکوچیچ سپرده شده است.
با وجود این، اما همچنان صحبت از کی روش است؛ اینکه تیم ملی نتیجه می گیرد یا نه، بد بازی می نماید یا نه، گل می زند یا نه، لباس دارد یا نه، اردوی تمرینی دارد یا نه، مسابقات تدارکاتی دارد یا نه و نهایتا اینکه آیا کادر فنی تیم ملی وزن لازم را دارد یا نه، همگی سوژه هایی برای سنجش و مقایسه با دوران کارلوس کی روش است. جالب آنکه با وجود موفقیت های اخیر تیم ملی، نه تنها تعداد زیادی از طرفداران فوتبال در ایران بلکه یکی، دو بازیکن ملی پوش ایرانی هم هنوز همه چیز را با دوران کی روش مقایسه می نمایند و نکات منفی را برجسته تر می نمایند.
البته که مخالفان وقت کارلوس کی روش در تیم ملی هم موفقیت ها، پیروزی ها و البته بردهای بعضا پرگل تیم ملی را حاصل رهایی فوتبال ایران از دستان کی روش تصور می نمایند. هرچه که هست اما کی روش هست؛ حال چه در موقعیت ها و مقایسه های خوب و مثبت، چه منفی. همین مورد به خوبی بیانگر این است که هنوز هم صحبت کردن درباره این سرمربی پرتغالی در فوتبال ایران مجذوب نماینده است.
شرایط برای برانکو هم همین گونه است؛ بعد از او پرسپولیس دو مربی عوض نموده و ابتدا گابریل کالدرون و سپس یحیی گل محمدی سکان دار راهنمایی پرسپولیس شده اند ولی جالب است که هنوز همه چیز با دوران برانکو سنجیده می گردد. مثل کی روش در تیم ملی، شرایط در پرسپولیس به عنوان یکی از تیم های پرطرفدار ایرانی هم مشابه است و متر، برانکو ایوانکوویچ کروات است.
پرسپولیس با برانکو نتیجه گرفت و چند قهرمانی آورد؛ کالدرون هم در طول دوران کوتاه مدتش در پرسپولیس این تیم را صدرنشین نگه داشت و یحیی گل محمدی هم پرسپولیس را قهرمان کرد ولی همچنان گویی قهرمانی های برانکو برای طرفداران فوتبال ایران طعم و جنس دیگری داشته است. همین حالا کم نیستند طرفدارانی که اعتقاد دارند یحیی و پرسپولیس هنوز حاصل دسترنج برانکو را استفاده می نمایند و از پایه و اساسی که او در پرسپولیس بنا گذاشت، سود می برند.
مهم نیست حق با طرفداران کی روش و برانکو باشد یا نه، مسئله این است که چرا با گذشت چندین سال از خروج آنها از فوتبال ایران، این دو هنوز مجذوب نماینده هستند؟ کی روش بعد از ایران به کلمبیا رفت و از آنجا اخراج شد و حالا سرمربی مصر است. برانکو هم بعد از پرسپولیس به الاهلی عربستان رفت، از آنجا اخراج شد و حالا سرمربی عمان است ولی در تمام این لحظات، روزی نبوده که خبری از کی روش و برانکو در فوتبال ایران نباشد. آیا غرق شدگی در سبک خارجی ها یا به قول امیر قلعه نویی علاقه به چشم آبی ها باعث شده تا این دو نفر همچنان برای ایرانی ها مجذوب نماینده باشند؟
بعید است چنین باشد، چون بعد از کی روش نیمکت تیم ملی هنوز در اختیار خارجی هاست و پرسپولیس هم با کالدرون دوران بدی سپری نکرد. آیا موفقیتی که این دو در تیم های ملی و باشگاهی به دست آوردند، در این مجذوب نمایندهیت تأثیرگذار است؟ این یکی هم نمی تواند علت نهایی باشد؛ درست است که کی روش با تیم ملی جامی به دست نیاورد ولی ساختار و شخصیت درخوری به تیم ملی بخشید و برانکو هم پرسپولیس را از سال ها بی جامی نجات داد ولی اسکوچیچ تا به الان در تیم ملی بهتر از کی روش نتیجه گرفته و یحیی هم مثل برانکو پرسپولیس را قهرمان نموده است، پس چرا کی روش و برانکو فراموش نمی شوند؟
شاید یکی از دلایلش این باشد که فوتبال ایران همچنان ذوب در دوقطبی گذشته است؛ همان دو قطبی که هر طیف به درودیوار می زند تا ثابت کند جناح خودی (کی روش یا برانکو) بهتر از دیگری است و طرف مقابل اشتباه می نماید. این یکی اگرچه باورش سخت ولی انگار به واقعیت نزدیک تر است؛ فوتبال ایران نشان داده عاشق خلق دوقطبی است تا هیجانش را تخلیه کند و علتی برای پیگیری اتفاقات آن از نزدیک داشته باشد. اکنون به نظر می رسد تا زمان خلق دوقطبی نو، همچنان کی روش و برانکو مجذوب نماینده باشند و مجذوب نماینده بمانند.
منبع: فرارو